«قول ثابت» دکترین انقلاب اسلامی در عصر ماست: حجۃ الاسلام و المسلمین سید جواد نقوی

یکی از راه های بیان این غم و رنج این است که در هر کجای پاکستان که هستید در روز 7 اکتبر از خانه های خود بیرون آمده به خیابان ها بیایید. این روز، روز بیعت با سید نصرالله است.
خطبہ ھای نماز جمعہ
حجۃ الاسلام و المسلمین سید جواد نقوی
مدیر جامعہ العروۃ الوثقیٰ
 مسجد بیت العتیق
لاھور پاکستان
13 مھر ماہ 1403

 

خطبه اول: «قول ثابت» دکترین انقلاب اسلامی در عصر ماست

خطبه دوم: یکی از راه های ابراز تاسف برای سید نصرالله، برگزاری تجمعات اعتراضی در 7 اکتبر است

 

زیر سایه تقوای الهی زندگی کنید، زیرا مردم در محیط تقوا در امان هستند و نظام ایمنی حیات بشر تقوا نامیده شده است.

یکی از مراحل زندگی انسان، حیات طیبه است و خداوند برای آن نیز نظام تقوا را مقرر داشته است.

حيات طيبه، حیاتی است که عاري از هر نوع آلودگى است، ولى حیات خبیثه، آلودگى و ناپاكي و مفاسدى دارد كه تعليم و تربيت و اخلاق در آن تاثیری ندارد.

مصداق حیات طیبه را قرآن کریم این گونه بیان کرده است که مثال حیات طیبه مثال شجره طیبه است که اصل آن ثابت، استوار و شاخه آن در آسمان است و هر لحظه میوه می دهد. اما مثال حیات خبیثه، شجره خبیثه است که نه ریشه دارد، نه ثبات دارد و نه سودی. وقتی انسان ارتباط خود را با نظام هدایت قطع می کند، مانند شجره خبیثه می شود که جز سوخت هیچ سودی ندارد.

قول ثابت و استحکام جامعه

سپس حق تعالی می فرماید: يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ ۖ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ ۚ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ (سوره ابراهیم،27)

خداوند به مؤمنان در دنیا و آخرت با «قول ثابت» استحکام و ثبات می بخشد. ما در زندگی روزمره خود به طور کلی از نظام خدا غافل شده ایم، هر چند خداوند برای همه چیز، چه در دنیا و چه در آخرت، یک نظام قرار داده است. و این نظام به صورت روزانه نیست. مثل تصمیم گیری های جدید روزانه در شهرداری یک شهر نیست، نزد خداوند متعال اینطور نیست که وقتی صبح شد، خدا بنشیند فکر کند که به کی باید رزق بدهد و از کی باید روزی بگیرد و به کی باید زندگی بدهد و از چه کسی زندگی را بگیرد و به چه کسی عزت بدهد و از چه کسی عزت سلب کند بلکه نظام خداوند ازلی و ابدی است که در آن علل و اسباب و نتایج آن از پیش تعیین شده است، پس هرگاه کسی این اسباب را اختیار کند همان نتایجی را خواهد داشت که هزار سال پیش بوده و هزار سال بعد خواهد بود۔ پس از استقرار یک نظام، یک بار تصمیم گیری می شود و بقیه همه چیز دنباله رو آن است. نظام خداوند بسیار درست و استوار است. برای ثبات و زوال، یک اصل ثابت وجود دارد که با علل و عوامل تعیین می شود. بر اساس این آیه، استواری از «قول ثابت» می آید. اگر از نظام خدا پیروی نکنید، نمی توانید به ثبات برسید، همانطور که سلامت جسمی برای درمان نیاز به دارو دارد. راه عملی برای شفا گرفتن از خداوند، استفاده از داروها و مشورت با پزشک است. دکتر رفتن به این معنی است که شما از نظام خدا پیروی می کنید و ایمان به خدا را اثبات می کنید.

قول ثابت یک نظام توحیدی است

برای اینکه بفهمیم مومنان چگونه می توانند به ثبات برسند، به قرآن کریم مراجعه می کنیم، جاهایی که خداوند متعال به مؤمنان ثبات و استحکام بخشیده است. و در عین حال سقوط امت مؤمن نیز بیان شده است که مؤمنان به سبب آن سقوط کرده اند، همان گونه که نظام پایداری است، نظام سقوط نیز هست.

نظامی که برای ثبات بیان شده، قول ثابت است و قول ثابت تعبیر دوم «کلمه طیبه» است. ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ.

مثال کلمه طیبه شجره طیبه است و اولین ویژگی شجره طیبه این است که ثبات و استحکام در آن یافت می شود. مراد از کلمه طیبه ایدئولوژی مستحکم و دلائل استواری است که در آیه بعدی از آن با ’قول ثابت‘ نام برده شده است. یعنی نظام زندگی و ایدئولوژی که ریشه هایش قوی و اثبات شده است و مبتنی بر استدلال های قوی است و بر اساس افسانه ها و خرافات و اوهام نیست. اولین چیزی که پیامبر (ص) از طریق امت در قالب توحید معرفی کرد، قول ثابت بود، یک نظام توحید پایدار و مستحکم که مردم قبلاً آن را قبول نداشتند.

انقلاب اسلامی نمونه قول ثابت

آیه مؤمنان را خطاب قرار می دهد و آنها را به پایداری و بینش عقیدتی قوی هم برای دنیا و هم برای آخرت اطمینان می دهد. مسلمانان امروزی علیرغم تعداد زیاد، سرزمین‌های وسیع، دارایی‌ها و جمعیت‌های بزرگ، ثبات ندارند و با رسوایی، سردرگمی و زوال مواجه هستند. عدم ثبات در بینش زندگی آنها به دلیل کنار گذاشتن «قول ثابت» است. خداوند به کسانی که بر عقیده استوار پایبند هستند وعده استواری می دهد. نمونه ای از «قول ثابت» امروز، انقلاب اسلامی است که نمایانگر درختی استوار و پابرجا (شجره طیبه) است که ریشه در معارف قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) و توحید و عقل دارد. امام خمینی (ره) این دیدگاه را به مردمی که دچار انحطاط و زوال شده بودند ارائه کرد، و آنها پذیرفتند و استواری نظام را تضمین کردند. یک نکته را باید به خاطر داشت، هر وقت از انقلاب اسلامی یاد می شود ایران فوراً به ذهن همه می رسد، فارسی زبانان به ذهن می رسند یا تخیل ما به فرهنگ و جامعه ایرانی می رود، در واقع نباید اینجوری باشد، هر چند که ایران و ملت ایران با انقلاب اسلامی همراه است و از آن بهره برده است، اما ایران و انقلاب اسلامی جدایی ناپذیر نیستند. چون حتی زمانی که انقلاب اسلامی نبود، همه اینها وجود داشت. و حتی اگر امروز انقلاب نمی شد، باز هم ایران بود و حکومت و فرهنگ وجود داشت. انقلاب، فلسفه زندگی است که قرآن ارائه کرده است.

دکترین انقلابی قرآن

فلسفه انقلابی قرآن، ثباتی را در زندگی انسان به ارمغان می آورد که برای هر جامعه ای اعم از ایرانی، عرب و پاکستانی امکان پذیر است. مؤمنانی که این دکترین را اتخاذ کنند، ثبات خواهند یافت. علیرغم تلاش‌هایی که در چهل و پنج سال گذشته در سرتاسر جهان برای تضعیف این انقلاب اسلامی صورت گرفت، این انقلاب هنوز هم استوار ایستاده است. قول ثابتی که امام خمینی (ره) ارائه داد با بحران های بسیاری مواجه شد. در یک سخنرانی پانزده سال پیش، من از سی بحران در سی سال انقلاب صحبت کردم، که هر یک از آنها پتانسیل سقوط هر دولت را داشت. ما هنوز هم هر سال شاهد چالش های جدید داخلی یا خارجی هستیم.

همه دشمنان از صدام و حامیان آن گرفته تا مخالفین داخلی همه محرک این بحران ها بودند. اولین بحران با «مرجع تقلید» کاظم شریعت مداری آغاز شد که ابتدا می خواست انقلاب را ریشه کن کند. سپس اولین رئیس جمهور ایران ’بنی صدر‘ فریب خورد و به ریشه کن کردن این انقلاب پرداخت، اما همه شکست خوردند زیرا خداوند به انقلاب ثبات داده بود. امروز انقلاب به چه مقامی رسیده و چه قدر استوار است می توانید با تلاش هایی که امروز برای پایان دادن آن صورت می گیرد تخمین بزنید. همه دنیا دنبال نابودی انقلاب هستند. همه کشورهای همسایه ایران، کشورهای عرب، کشورهای غربی در از بین بردن آن سهیم هستند. کشورهایی مانند روسیه و چین دوستان ایران هستند نه انقلاب. همه افراد مذهبی و غیر مذهبی سهم خود را برای از بین بردن این درخت مقدس انجام دادند اما نتوانستند در اراده های شوم خود موفق شوند. این درخت آنقدر قوی است که شاخه هایش در آسمان درآمدند. یک شاخه این «شجره طیبه»  «شاخه طوبی» است و آن حزب الله است. می توانید ببینید چه تلاش ها و عملیاتی برای قطع کردن آن شاخه انجام شده است.

در سال 1979 انقلاب شد و در سال 1982 این شاخه منشعب شد و حزب الله به وجود آمد. مردم می خواستند به این انقلاب پایان دهند اما حتی نتوانستند این شاخه را بشکنند. اما آنها باید آزمون ھای را پس بدهند. شما می بینید که در ایران چند شهید است. ایرانیان با حفظ آثار شهدای خود کار زیبایی انجام داده اند و قبرستان های جداگانه ای برای این شهدا ساخته اند. می بینید که چقدر شهدا با خون خود این درخت مقدس را آبیاری کردند و زنده نگه داشتند.

قسم دوم «شجره خبیثه» است که هیچ نگاه محکمی به دنیا و آخرت ندارد. آنها دید بسیار ضعیفی نسبت به زندگی دارند که بر اساس آن می خواهند بیشترین لذت را در این دنیا ببرند و به میل خود به انواع تجملات بپردازند و سپس این تصور در آنها ایجاد شود که در آخرت “امام” شان به سراغشان خواهد آمد و آنها را نجات بدهد۔ این یک کلمه دروغین است که نمی تواند انسان را نجات دهد. به زندگی امروز مسلمانان نگاه کنید تا ببینید چقدر رسوایی وجود دارد. و زندگی شجره طوبیٰ را هم ملاحظه کنید چقدر در حال احترام و عزت هست.

پیروان قول ثابت از بین نمی روند

سید نصرالله نماد مقاومت شد و به درجه رفیع شهادت نایل آمد. ترتیبی که برای کشن این شهید انجام شد، هشتاد و دو تن مواد منفجره را از طریق موشک های انفجاری سنگر شکن رها کردند. این کار برای کشتن یک نفر انجام شد زیرا آنها می دانند این شخص کیست. معتقد بودند اگر این یک نفر شهید شود، نظام از کار می افتد. رسانه های کثیف ما در پاکستان شاخه های “شجره خبیثه ” هستند که هیچ ثمری ندارند. شما کشور خود را توسط تروریست ها و مافیا ویران کرده اید.

سید حسن نصر الله مردی بود که با انقلاب اسلامی همراه شد و از شجره طیبه بعنوان شاخه طوبیٰ متولد شد و بسیار قوی گردید. این افراد در رسانه ها تحلیل می کنند که اکنون چه بر سر حزب الله خواهد آمد؟. آنها فقط از دور تماشا می کنند و دچار توهمات شیطانی می شوند. سيد نصرالله، سيد عباس موسوي در زماني كه انقلاب شروع شد، جزوي از آن نبودند. این ویژگی انقلاب اسلامی است که می تواند یک شاخه طوبیٰ تولید کند. اگر یک شاخه قطع شود، شاخه دیگری رشد می کند. شاخه جدید قوی تر از شاخه قبلی است.

ثبات با ایدئولوژی هست نه با شخصیت

شهادت سید نصرالله یک فاجعه بزرگ است. اما با رفتن ایشان خللی در انقلاب اسلامی و حزب الله واقع نمی شود. علیرغم تلاش های فراوان برای تخریب انقلاب در دوران امام خمینی (ره)، انقلاب به مدت سه دهه به رهبری یکی از شاگردان ایشان پابرجا ماند و قوت گرفت. اینطور نیست که پیغمبر خدا (ص) دنیا را ترک کند، همه چیز به دست شیاطین بیفتد. پایداری اسلام به افراد بستگی ندارد، بلکه به ایدئولوژی و دکترین آن بستگی دارد. اگر این تئوری پابرجا باشد، مدت‌ها پس از ناپدید شدن چهره‌های کلیدی، به تولید رهبران ادامه خواهد داد. قرآن می پرسد که اگر پیامبری بمیرد یا کشته شود، چه می کنید، راه را ترک می کنید یا به آن ادامه می دهید؟ پیروی از ایدئولوژی تداوم را تضمین می کند، در حالی که تنها اتکا به شخصیت ها باعث ایجاد عدم اطمینان می شود. از آنجایی که شخصیت هایی وجود دارد مانند پاکستان، اما اگر ایدئولوژی نباشد، شخصیت ها فایده ای ندارند. ایدئولوژی بعد از سردار سلیمانی تمام نشد. بنابراین، اگر شخصیت ها از بین بروند و ایدئولوژی باقی بماند، شخصیت ها از آن برمی خیزند. قرآن می پرسد اگر پیامبر شهید شود یا بمیرد چه می کنید؟ آیا شما راه را ادامه می دهید؟ اگر راه را نگه دارید، مسیر را دنبال کنید شخصیت ها بر می خیزند، اما اگر فقط به دامن شخصیت چنگ بزنید، شخصیت که برود همه چیز تمام می شود.

امروز امام زمان (عج) وجود دارد، اما وضعیت شیعه را نگاه کنید، دلیلش این است که امام هست، اما شیعه «قول ثابت» ندارد. قرآن می فرماید کسانی که ایمان آورده اند، خداوند به وسیله «قول ثابت» به آنها ثبات و قوت می بخشد و ما نباید بترسیم. این شهادت ها جزء لاینفک این باور است. زمانی که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم لشکر می فرستاد، می فرمود که اگر این شخص شهید شود چه کسی بعد از او فرمانده و چه کسی بعد از آن فرمانده است. اگر جنگ شد، باید به شهادت امیدوار بود. علیرغم اینکه با رحلت سید نصرالله همیشه خلأی مانند خلاء امام خمینی (ره) وجود دارد که هیچکس نخواهد توانست آن را پر کند، هر چند که مقام معظم رهبری انقلاب را به اوج سریا رساند و آنچه که برای حیات انقلاب لازم بود محقق نمود.

ریشه شجره طیبه در کربلا است

این شجره ریشه در کربلا دارد. کربلا که چیزی در آن باقی نماند. اینجا هنوز خیلی چیزها باقی مانده است. اسرائیل حمله زمینی را آغاز کرد و در سه روز متحمل خسارات سنگین شد. امروز نیز اخباری شنیده می شود که حزب الله ده ها سرباز آنها را کشته و آنها در تلاش برای فرار از دست حزب الله هستند. نظام سر جایش است و رئیس شاخه طوبی شهید شده اما رئیس شجره طیبه همچنان باقی است. از کربلا چیزی نمانده بود و فقط «قول ثابت» مانده بود. حضرت زینب علیهاالسلام نگذاشت «قول ثابت» به شهادت برسد و خداوند به شجره طیبه استواری و پایداری عطا فرمود. ثمره این قول ثابت کربلا، انقلاب اسلامی بود. هر ملتی که به این «قول ثابت» پایبند باشد، در دنیا و آخرت ثمره یکسانی خواهد داشت. این شهادت ها جهان را بیدار خواهند کرد. جهان عرب و رهبران آن “شجره خبیثه” هستند و همه ملت های مخالفین دیگر شاخه های همان درخت شیطانی هستند که نباید از آنها انتظار نتیجه ای داشت. این درخت آنها پژمرده می شود و همه ظالمین هلاک خواهند شد. خداوند مجاهدین حزب الله و حماس را پیروز کند و سید نصرالله و سایر شهدا را از شهدای کربلا و شهدای اسلام بشمارد.

خطبه 2

اعلام همبستگی با شهدای غزه و لبنان در روز 7 اکتبر

امروز حیوان های وحشی به طرز وحشیانه ای انسان ها را می کشند و در برابر آنها دنیای بشریت بی تفاوت و ساکت نشسته است که بدتر از این وحشیگری است. ظلم را جلوی چشم خود می بینند اما ظلم را محکوم نمی کنند. یک سال از جنایات غزه می گذرد و در 7 اکتبر یک سال تمام می شود. در این سال خداوند نیکوکاران و بدکاران را از هم جدا کرد. در میان شرور جانوران درنده و افراد ساکت و بی تفاوت وجود دارند. در میان مجاهدان و حامیان آنان، کسانی هستند که صدای خود را بلند می کنند، با آنان ابراز همبستگی می کنند، برایشان دعا می کنند، ظالمان را نفرین می کنند و آماده هر گونه حمایت هستند. این جدایی الآن وجود دارد، نباید آنها را قاطی کنیم. ما باید کسانی را که امروز ساکت هستند از هم جدا کنیم. وقتی در جامعه ستمکاران هستیم، باید خودمان را پاک نگه داریم. ما در جامعه ام الکتاب هر روز صدای خود را علیه این ستمگران در طول سال بلند کرده ایم. روزی فرا رسیده که همه باید با مظلومانی که از غزه تا لبنان وجود دارند، همبستگی نشان دهیم. و در کنار آن سوگ و غم سید نصرالله نیز جای خود را دارد.

یکی از راه های بیان این غم و رنج این است که در هر کجای پاکستان که هستید در روز 7 اکتبر از خانه های خود بیرون آمده به خیابان ها بیایید. این روز، روز بیعت با سید نصرالله است. رهبر انقلاب هم به شدت غم و اندوه دارند، ایشان شهادت های زیادی دیده اند، اما این شهادت دردی عمیق در دل او گذاشته است. گفت عزای ما عزای امام حسین (ع) است. عزای ما مثل عزای امام حسین (ع) است که با شهادت هر عزیزاش عزمش را تقویت می کرد. شهيد مطهري مي گويد: هنگامي كه امام حسين (ع) در شب عاشورا اشعاري خواند، حضرت زینب (س) پرسید آیا این اشعار حاکی از آن است که فردا از هم جدا می شویم؟ امام فرمودند بله همینطور است. آن بانو (س) گریه کرد و بیهوش شد. سپس امام حسین (ع) نصیحت کرد. شهید مطهری می گوید نمی دانم امام به بی بی چه گفتند، ولی این خانم بعد از آن دیگر غش نکرد و بیهوش نشد، سر بریده برادرش را دید اما بیهوش نشد. بعد از آن غروب عاشورا خیمه های سوخته را دید اما بیهوش نشد. تکه های بدن برادرش را دید اما بیهوش نشد. امروز ما هم همین آزمون را داریم. این شهادت ها لازمه این راه است و باید صبورانه آنها را تحمل کنیم. همه ما باید در 7 اکتبر برای ابراز همبستگی و همدردی با این مردم مظلوم بیرون بیاییم.

والسلام علیکم و رحمۃ اللہ