خطبه اول: زندگی باکمال و ساده خانم فاطمه زهرا(س) برای ما الگو است
فقط با تقوا می توان از زندگی مادی و معنوی انسان محافظت کرد بدون تقوا هیچ جنبه ای از زندگی انسان ایمن نیست. و زندگی که ایمن نباشد به دست خود انسان نابود می شود.
چگونه زندگی انسانی خود را از نابودی نجات دهیم؟
انسان ها زندگی شان را به دست خود ویران کرده اند، هر چند که این ویرانی را قبول ندارند. زندگی ای که واقعاً ویران می شود، زندگی ای است که در آن فرد از هدف خود دور می شود، ولو اینکه از نظر مالی و سلامتی مشکلی نداشته باشد. این ویرانی خواه اجتماعی باشد خواه فردی، 90 درصد آن ناشی از دست انسان است. در پاکستان زندگی اجتماعی از هر لحاظ ویران و ناامن شده است، اقتصاد، سیاست، مذهب همه از بین رفته است. 90 درصد این ویرانی ناشی از اقدامات شهروندان خود بوده است. افراد خارجی ممکن است با مشارکت ده درصدی، در نابودی آن سهیم باشند. خداوند تدبیر عالی و زیبایی برای حفظ زندگی انسانی قرار داده است که به آن تقوا می گویند و برای اجرای نظام تقوی در زندگی انسان، خداوند کتب آسمانی و احکام و پیامبران را فرستاده است.
نظام هدایت بدون الگو ناقص است
همین طور کار زیبای پروردگار متعال این است که الگوی عملی از نظام تقوا در زندگی انسان ارائه کرده است، زیرا بدون الگوی عمل، نظام هدایت ناقص می ماند، زیرا اکثر مردم از نمونه ها و الگوها تقلید می کنند، تعداد بسیار کمی از افراد توانایی ایجاد و ابداع مستقل را دارند، این مفهوم در عربی «ابداع» نامیده می شود، بدعت در اصطلاح دینی از همین کلمه است. اما معنای لغوی «بدعت» ایجاد چیزی بدون مدل است. وقتی شخصی چیزی را بر اساس مدل می سازد، به آن «تقلید» می گویند که رایج است و به مهارت های خارق العاده ای نیاز ندارد. اما از سوی دیگر، نوآوری نیاز به مهارت های منحصر به فرد دارد. یکی از نام های خداوند «بدیع السموات و الارض» است، یعنی توانایی خلق جهان بدون الگو.
از آنجا که مردم عادی نمی توانند «ابداع و نوآوری» کنند و تنها عده کمی این توانایی را برخوردارند، لذا خداوند متعال الگوهایی در قالب انسان برای هدایت و تقوا قرار داده است که «اسوه» نامیده می شود. به ویژه در قرآن از حضرت ابراهیم (ع) به عنوان الگو برای پیامبران دیگر و مردم عادی یاد شده است. و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به عنوان الگوی نیکو و اسوه حسنه معرفی شده است که ما را به تاسی و پیروی از او دستور می دهد. این فقط تقلید نیست، چون در تقلید، انسان بدون فکر کردن کورکورانه به یک نفر نگاه می کند و مثل آن کار را می کند.
حضرت زهرا (س) شخصیتی نمونه برای بشریت
یکی از این الگوها، حضرت فاطمه زهرا (س) است که الگوی جامع و برجسته ای است که با عنایت بسیار خداوند به این مقام والا رسیدند. همه کمالات الهی در شخصیت او نهفته است، این بدان معنا نیست که ایشان هیچ نقشی در شکل گیری شخصیت خود نداشته است و فقط خداوند به ایشان این کمالات را اهدا نمود بلکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) این بانو را بر اساس تدبیر الهی تربیت کرد. پیامبر تمام اصول الهی را که در تربیت حضرت فاطمه (س) به آن حضرت ابلاغ شده بود به کار برد. این رهنمود خاص حتی قبل از ولادت آن حضرت شروع شد و به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد که با توجه به ولادت حضرت سیده، رفتارهای خاصی را اتخاذ کند.
خداوند هم به پیامبر (ص) و هم به خدیجه (س) دستور داده بود که در زندگی پاک خود تغییرات خاصی ایجاد کنند. در برخی از منابع آمده است که خداوند دستور داد به مدت چهل روز در زندگی روزمره خود رویه های خاصی را اتخاذ کنند و پس از آن مژده به او رسید که خداوند به او کوثر عطا خواهد کرد. از آنجایی که کفار پیامبر اکرم (ص) را به خاطر نداشتن وارث ذکور مسخره می کردند از این رو، سیده را خداوند بعنوان کوثر داد.
ترتیب خاص خداوند در تربیت حضرت زهرا(س)
همچنین در زمانی که حضرت فاطمه زهرا (س) در رحم حضرت خدیجه بود، راهنمایی های ویژه ای برای تعیین نحوه تربیت او انجام شد. در حالی که در میان اعراب مرسوم بود که نوزادان را برای مراقبت به دائیه های بادیه نشین می سپردند، به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داده شده است که این عمل را انجام ندهند. در این مدت نیز خداوند دستورات ویژه ای برای تربیت حضرت زهرا(س) ارسال کرد.
حضرت فاطمه (س) فقط سه یا پنج سال داشت که مادرش از دنیا رفت، سپس خود پیامبر اکرم نیز نقش مادر را ایفا کرد. جز در سفرهای طولانی، بی بی زهرا (س) همیشه همراه رسول خدا بود. زیرا دستور خداوند این بود که او را به عنوان الگو به جهانیان معرفی کند و او را چهره ای از همه ارزش های انسانی، همه فضایل و کمالات عالی انسانی و همچنین الگوی کامل انسانیت قرار دهد. پیامبر در این کار مشکلی نداشت زیرا معلم خود رسول خداست و شاگرد فردی مانند حضرت زهرا است که توانایی های فوق العاده ای دارد. حتی یک حرف هم از رهنمودهای پیامبر ضائع نشد. این برعکس ماست، ما اغلب آموزش های ارزشمند خود را هدر می دهیم. دانش آموزان ما باید ارزیابی کنند که چقدر ما یاد داده ایم و آنها چه قدر یاد گرفتند. اگر همین خطبه جمعه را نگاه کنیم، متوجه می شویم که چقدر یادمان است و چقدر فراموش کرده ایم. از آنجایی که در خطبه های جمعه درس تقوا داده می شود، چقدر تقوا وارد زندگی ما شده است. باید تلفات و نقصان را به حداقل برسانیم. آموزش و پرورش باید بخشی از شخصیت ما شود. وقتی بعضی چیزها از دست می رود، وقت و فرصتی برای اصلاح آنها نداریم. هر چه خوب است باید آن را جزئی از زندگی فردی و اجتماعی خود قرار دهیم.
حضرت زهرا(س) مظهر تمام کمالات بشر
حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام از استعداد خود بهره برد و نیم درصد از آنچه را که رسول خدا به او آموختند هدر نداد و آن را در جهت ارتقای شخصیت خود استفاده کرد. به همین دلیل به یک شخصیت ایده آل تبدیل شد. همانطور که زندگی مردم عادی جنبه های مختلفی دارد، زندگی این بانو نیز جنبه های متفاوتی داشته است، یکی از جنبه هایی که در بین شیعیان برجسته است و در تمام ابعاد زندگی ایشان تأثیر می گذارد، جنبه غم و اندوه و مصیبت هاست. یعنی از نظر شیعیان زندگی این بانو فقط زندگی غم و اندوه است. و چیز دیگری در زندگی او وجود ندارد. در رنج و الم که شکی نیست، خود این بانو می گوید مصائبی که بر من وارد شد، اگر در روزهای روشن می آمد، تبدیل به شب های تاریک می شد. حجم، وزن، کمیت و شدت رنج بسیار زیاد بود. این مسلّم است، اما اصلاً به این معنا نیست که در زندگی او فقط رنج بوده است و چیز دیگری نه. تمام فضایل و کمالات انسانی در شخصیت ایشان مجسم بود.
بیایید تقوی را در نظر بگیریم، ما سالهاست که درباره این موضوع بحث میکنیم و آیاتی از قرآن را ارائه میدهیم که تقوی در هر جنبهای از زندگی محافظت میکند. اما می توانیم قضاوت کنیم که چقدر آن را در زندگی خود به کار برده ایم. اقدام حفاظتی که در آیات متعددی از قرآن کریم بیان شده در شخصیت حضرت فاطمه (س) به وضوح نمایان است. تقوای نظری در آیات قرآن کریم و روایات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیان شده است، اما اگر بخواهیم یک تقوای عملی و پویا جستجو کنیم آن ذات حضرت زهراست. تقوای عملی در قرآن و حدیث یافت نمی شود الگوی جامع تقوا بانوی سیده زهرا سلام الله علیها است. او علیرغم تحمل این همه رنج، تمام کمالات و فضایل انسانی را در زندگی خود تجسم کرد و به بالاترین مرحله ارزش های انسانی دست یافت. و تقوا با تمام جهاتش در زندگی ایشان نمایان بود.
بگذارید یک مثال شگفت انگیز از زندگی این بانو را نقل کنم. تا زمانی که بی بی دوعالم در کنار پیامبر اکرم (ص) بود، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از او بسیار مراقبت می کرد و با محبت فراوان او را تربیت می کرد و سعی می کرد او را از انواع سختی ها و گرفتاری ها حفظ کند. وقتی زمان ازدواج ایشان فرا رسید، چندین خواستگار داشت، اما همه آنها را به شدت انکار کرد. اما وقتی علی (ع) برای خواستگاری نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و پیامبر(ص) از بی بی رضایت گرفت، ایشان با لبخندی ظریف سکوت کرد.
لزوم اتخاذ شخصیت فاطمی
ما در شادی مولا علی (ع) خوشحالیم و در غم بی بی غمگین، اما از آنها الگو نمی گیریم، امروز بسیاری از خانواده های شیعه می خواهند دختران خود را در خانواده های ثروتمند فقط برای جهیزیه ازدواج کنند. در مقابل، پیامبر (ص) هیچ جهاز از خود به فاطمه (علیها السلام) نداد; در عوض پول جهاز را از علی علیه السلام گرفت. آیا امروز یکی از والدین شیعه حاضر است دختر خود را به فردی بدهد که هیچ منابع مالی نداشته باشد؟ عموماً دختران به دلیل مشکلات مالی با طلاب مدارس علمیه ازدواج نمی کنند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله از اموال علی (علیه السلام) سؤال کرد که علی (علیه السلام) پاسخ داد که او یک شتر و یک شمشیر و یک زره دارد. از شتر برای آبیاری باغ ها استفاده می شد، در حالی که استفاده از شمشیر در زمان جنگ ضروری بود پس فقط زره قابل فروش بود، زره به چند درهم فروخته شد که نیمی از آن را رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای جهاز گرفت و نیمی دیگر را خواستند که علیه السلام با آن جشن ولیمه بگیرند. جهازی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تنظیم کرد شامل چند چیز اساسی بود. همه مایحتاج زندگی در خانه پیامبر اکرم وجود داشت، اما در خانه مولا امیر المومنین علی (ع) بسیاری از این وسایل نبود.
اولین مشکل این بانو از اینجا شروع می شود، امروز در جامعه ما که ازدواج صورت می گیرد، دختران از قبل میلیون ها روپیه خرچ نموده اجناس جمع می کنند تا به خانه پسر ببرند. اینجاست که خانه ها شروع به فروپاشی می کنند. حتی اگر پول داری باز هم ندهید. پسر هم دختر را می برد هم کامیون پر از کالا. چرا؟ در عوض اجازه دهید شوهر خودش خانه خود را اداره کند.
زندگی ساده بی بی زهرا (س)
بستر بیبی فاطمه (س) و حضرت علی (علیهالسلام) فقط پوست خشک گوسفندی بود که روزها برای اطعام شتر و شبها برای خواب خودشان از آن استفاده میکردند. چه کسی امروز می تواند چنین سادگی را بپذیرد؟ افراد مادی گرا اغلب ثروت، تزئینات و اقلام لوکس را به عنوان پیشرفت خود معرفی می کنند، در حالی که ارزش و شخصیت واقعی انسان از دارایی ها ناشی نمی شود. یک انسان خوب می تواند بدون فراوانی مادیات موفق شود. حضرت فاطمه (علیها السلام) و علی (علیه السلام) زندگی بسیار ساده ای داشتند و با اهدای فدک از طرف رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اندکی اوضاع و احوال آنها تغییر کرد و آن هم می دانید که در هشتم هجری خیبر فتح شد و بعد از آن فدک به دست شان رسید. یعنی فدک دو سال قبل از رحلت پیامبر اکرم (ص) به دست بی بی رسید، اما بخش زیادی از درآمد او نیز بین فقرا تقسیم می شد. بی بی بیشتر عمرش را در فقر گذرانده و تمام کارهای خانه را به تنهایی انجام داده است.
درخواست بی بی زهرا (س) از رسول خدا برای کنیز
در یک مورد که گروهی از کنیزان را به اسارت آوردند، مولا علی و حضرت فاطمه (س) از پیامبر اکرم (ص) درخواست کنیز داشتند. پیامبر(ص) در پاسخ به آنها چیزی بسیار گرانبهاتر از آن عرضه کرد و آن تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها است که آرامش درونی را به همراه دارد و از اهمیت نیازهای مادی می کاهد. او در تمام عمرش از حال علی علیه السلام شکایت نکرد. وقتی علی (ع) از او پرسید که چرا در شرایط سختی چیزی را طلب نمی کنی، پاسخ داد که پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به او دستور داده است که چیزی را که از دست شوهرش بر نمی آید مطالبه نکند. آیا زنانی که برای بی بی زهرا گریه می کنند مواظب هستند که از شوهرانشان چیزهایی نمی خواهند که در اختیارشان نیست و برای تهیه آن ذلیل می شوند؟
سه حاجت حضرت زهرا (س) از خداوند
چند روز پس از ازدواج بی بی دوعالم، پیامبر اکرم (ص) از علی (علیه السلام) پرسید که فاطمه را چگونه یافتی؟ فرمود: «نعم العوان فی طاعۃ الله» بهترین دوست در اطاعت و بندگی خداست. و چنین شد که مولا علی به یاری بی بی زهرا حق بندگی خدا را ادا نمود و هر دو در مقام اطاعت و بندگی پروردگار جهانیان به مقامی رسیدند که روزی جبرئیل امین در خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شرفیاب شد و سلام کرد رسول خدا پرسید چه پیامی آورده ای؟ گفت امروز نه برای تو که برای بی بی زهرا فرستاده شده ام. خداوند فرموده است برو و از فاطمه بپرس که چه می خواهد. در نظر بگیرید آن بانوی که خانه اش چیزی برای زندگی ندارد، حتی وسایل اولیه اش هم فراهم نیست، غذا برای بچه ها نیست، امروز خداوند به او اختیار داده است که هر چه می خواهند بخواهند. شخصیت والای بی بی را نگاه کنید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به بی بی فرمود که جبرئیل را خداوند برای تو فرستاده تا پیام تو را بگیرد و به بارگاه خدا برود، بگو چه حاجت داری؟ گفت من از خدا سه چیز می خواهم. تا زمانی که زنده هستم بتوانم به زیارت چهره رسول الله صلی الله علیه وسلم ادامه دهم و در تمام عمر افتخار تلاوت قرآن کریم را داشه باشم و سوم اینکه وقتی حاجتمندی به خانه من بیاید دست خالی برنگردد و چنین می شد که هر گاه فقیر به در فاطمه می آمد، دست خالی بر نمی گشت، او اگه چیزی برای خوردن نداشت چیز دیگری از خانه بر می داشت و می داد. روزی به یک فقیری چادر خودش را داد، بعداً جناب مقداد صحابی رسول متوجه شد به فقیر پول داد و چادر را پس گرفت و به بی بی داد. این نقش بزرگ بانوی ایده آل جهان هستی است که نه طمع مالی دارد و نه حسرت دنیا. وقتی خداوند به ایشان فرصت درخواست چیزی را می دهد، چه می خواهد: زیارت رسول الله، تلاوت قرآن و انفاق در راه خدا. این بانوی رنج کشیده از درون سرشار از کمالات الهی است، به همین دلیل خداوند آن را الگوی انسانیت قرار داده است. خداوند متعال به ما توفیق پیروی از سیره اهل بیت(ع) و به ویژه حضرت سیده زهرا(س) را عنایت فرماید.
خطبه دوم
نقش ظلم و خشونت در زندگی عاری از تقوا
امروز، اگر به جاهایی مانند غزه، بیروت، کشمیر، هند و میانمار نگاه کنیم، شاهد وحشی گری توسط کسانی هستیم که فاقد تقوا هستند. حضرت فاطمه (س) نیز با افراد فاقد تقوا مواجه شد. از طریق تقوا است که انسانیت حفظ می شود، نه صرفاً از طریق انجام مناسک و رسومات دینی. تاریخ مملو از ظالم هاست، و شدت ظلم و ستم اغلب منعکس کننده هویت مظلوم است. پیامبران ظلم و ستم بسیار زیادی را متحمل شدند. برای مثال، جناب یحیی را زنده در درختی توخالی اره کردند. خود پیامبر اکرم (ص) فرموده اند که سختی هایی که او متحمل شده اند در میان همه پیامبران بی نظیر بوده است. این تمایز در ماهیت رنجی است که بر چنین شخصیت های نجیبی وارد شده است.
اصرار رسول خدا(ص) برای اذیت نکردن حضرت زهرا(س)
وقتی ظلم به شخصیت های بزرگواری مانند پیامبر اکرم (ص) صورت می گیرد، شنیع تلقی می شود. پیامبر (ص) علیرغم سختیهایی که با آن روبهرو شد، هرگز شکایت نکرد. در عوض اظهار داشت که دردناک ترین مصیبت برای او این است که کسی به فاطمه (س) آسیب برساند. او در طول زندگی از همراهانش می خواست که با دخترش با مهربانی و احترام رفتار کنند. هنگامی که خدیجه (س) در بستر مرگ بود، پیامبر (ص) را در آخرین لحظات خود به کنار خود فرا خواند و از او اطمینان یافت. او آرزو داشت بداند آیا راهی برای طلب بخشش او وجود دارد یا خیر. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گریه کرد و او آخرین آرزوی خود را بیان کرد: این که کسی به دختر خردسالش فاطمه (س) آسیبی نرساند یا بدرفتاری نکند.
خدیجه (س) این را چگونه پیش بینی می کرد؟ فاطمه در قلب پیامبر(ص) جایگاه ویژه ای داشت و حضرت بارها از طریق فاطمه(س) از خدیجه یاد می کردند. پیامبر (ص) به یاران خود هشدار داد که ناراحتی فاطمه باعث خشم او و خداوند می شود. آن گاه روزی فرا رسید که فاطمه علیهاالسلام با سختی های فراوان روبرو شد. پس از ایراد خطبه در جمع اصحاب پیامبر در مسجد النبی، با گریه به نزد علی (ع) بازگشت و اظهار داشت که نه تنها نفی حقوق، او را آزار می دهد، بلکه این که از شناخت و احترام محروم شده است بیشتر در آزار است. در لحظه اندوهی عمیق، سخنی دلخراش بر زبان آورد که تا 25 سال آینده اشک علی(ع) را در می آورد: ای کاش قبل از این روز مرده بودم و شاهد چنین خیانتی از سوی امت خود نبودم.
آغاز ظلم و خشونت بر حضرت زهرا(س)
پیامبر (ص) در آن روز نیز اندوه شدیدی داشت. آنگاه به خانه فاطمه (س) رسیدند و از علی (علیه السلام) خواستند بیرون بیاید. حضرت فاطمه (س) پرسید: شما کیستید؟ آیا شما مسلمان هستید؟ آیا می دانید این درب چه کسی هست؟ من فاطمه هستم، همان فاطمه ای که پیامبر(ص) او را گرامی داشت و با دیدن من خطبه هایش را ترک می کرد. با این حال، آنها فریاد زدند که او در را باز کند و تهدید به آتش زدن آن کردند. صبر نکردند و در را آتش زدند. تمام شهر مدینه در سکوت تماشا می کرد و هیچ کس کمکی نکرد. چون در باز نشد، آن را با لگد زدند و فاطمه (س) را مجروح کردند. او به کنیزش، فضه، فریاد می زد و کمک می خواست و می گفت: «محسن ام شهید شد و من مجروح شدم». فاطمه (س) دستور داد که همانا علی از جراحات اش خبردار شود، و کسی به علی خبر نداد، کی فهمید زهرا مجروح شده، وقتی علی داشت غسلش می کرد، علی فریاد زد وای پهلوی زهرا شکسته، زهرا به من نگفت.
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
تبصرہ کریں